خب امده ام با داستان جف قاتل که چرا اینطوری قیافشه و چرا قتل انجام میده:/
حالا شاید خیلیاتون بشناسیدش
و اینکه اگه میترسین نرید(البته چیز خاص و به خصوصی اداره قیافشو نمی‌زارم/: )
عکس بالاییم خب کمبود عکس دیگه یونو؟😐💔
خو برو ادامه
•داستان جف قاتل از جایی شروع میشه که جف یه پسر بچه بود که کاملا مثل مردم زندگی میکرد
•طی یه حادثه بچه های همسایه شوند به خونه اونا حمله میکنن و خونه جف رو به آتیش میکشونن (به کدامین مرض؟😐💔)
•در این حادثه اتش سوزی صورت جف به صورت خیلی وحشتناکی میسوزه ولی پدر مادر جف ،اون رو به سرعت میبرن بیرون از خونه و اون رو به سرعت میبرن بیمارستان🚨🚑
•پدر و مادر جف اون رو به بیمارستان میرسونن و دکتر گفت باید تا حدود چندسال باید باند به صورتش بزنه
•همین کارو کردن و پس از چندسال باند صورت جف رو باز کردن...اما وقتی باند صورتشو باز کردن صورت جف بشدت ترسناک شده بود
•اما این بچ گفته صورت جدیدشو دوست داره ( /: )
•پس بخاطر اینکه گفت صورت جدیدشو دوست داره هرروز خودشو تو اینه میدید و لبخند خیلی گشادی میزد/:
•جف اونقدر صورت جدیدشو دوست داشت که نمی‌خواست پلک بزنه پس پلکاش رو سوزوند
•و همیشه اون لبخند منحوس هم روی لباش موند
•پس از مدتی این جف خانوادشو کشت و گفت از این کارا لذت میبره (😐💔)
•و پس از قتل خانوادش به خانواده های دیگه هم آسیب رسوند و اونا رو کشت::::::)
خب دیگه قصه ی ما بسر رسید کلاغه به خونش نرسید برین بخوابین😐💔
(ولی واقعی بود:::)
